برچسب : نویسنده : centurylady بازدید : 88
وقتی آدمهـا میخواهند بروند، زمین و زمان را بهم می دوزند تا بروند و این ماییم که با دنیایی از همه چیز می مانیم.و دیگر بهتر است پرونده شان را ببندیم تا بروند،حتی اگر دنیایی را بهم بریزند باز میگویند تقصیر خودت بود،و هرگز کوتاه نمی آیند از گفته ها و یافته ها و یاخته ها و بافته ها.و ما می مانیم و یک حوض انتخاب کوچک و بزرگ از زیباترین و زشت ترین اتفاقات.
میگویند چرا دیگر عاشق نیستی؟نمی بینند چقدر خرد شده ای میان ظلمهایشان...نمی بینند و کورند
تقابل عشق و منطق...برچسب : نویسنده : centurylady بازدید : 202
برچسب : نویسنده : centurylady بازدید : 199
برچسب : نویسنده : centurylady بازدید : 167
عشق منو بارها و بارها و بارها زیر سوال برد.و منو بارها و بارها تخریب کرد،عشق و آدمی که معشوق سعی به تخریبش داشته, باشن میشه خطرناک ترین چیزی که وجود داره...باید ازش ترسید
داشته, هایی که از نداشته, ها ساخته شده و بی احتـرامی بهش باعث میشه همه چیزهایی که ساخته شدن باهاش تخریب بشن دوباره!
تقابل عشق و منطق...برچسب : نویسنده : centurylady بازدید : 201
به طرز وحشتناکی دوستش دارم،خیلی هم دوستش دارم،و دلشکسته م
تقابل عشق و منطق...برچسب : نویسنده : centurylady بازدید : 170
اونطوری که برای بقیه میگذره برای من نمیگذره،
من توی دنیای خودمم
هزاربار از خودم میپرسم که چرا واژه ها صدا ندارن وقتی خونده میشن،انگار مال آدمها نیستن.انگار مال ما نیستن،
تلگرام و اینستاگرام رو پاک کردم،و وقتی که با افراد توی واتساپ هم حتی صحبت میکنم،انگار با اونا نیست که صحبت میکنم،با یه نفره که فقط اسما و نوع حرف زدنشون عوض میشه.نمیدونی عصبانین،نمی بینیشون،حتی عکساشون خودشون نیستن،غرق که نه،انگار مردیم توی دنیای تکنولوژی و بیرون بیا نیستیم.عجیبیم.خیلی عجیبیم
تقابل عشق و منطق...برچسب : نویسنده : centurylady بازدید : 168
برچسب : نویسنده : centurylady بازدید : 197
گفته ام چشمانت را با جانم عوض میکنم؟
گفته ام تمام خواهش من یک جانی ست که تضمن ارامش و قدرت ابدی تو و خانواده ت بشود؟
گفته م کمتر قربان صدقه برو؟
گفته ام آنکه عاشقست منم نه تو؟
گفته ام چقدر دوستت دارم؟
گفته ام ؟
چقدر ناگفته که باید بگویم
چقدر نفس که باید تبادل کنم
چقدر ضربان که باید برای تو بزند
و تو راحت میگذری
تقابل عشق و منطق...برچسب : نویسنده : centurylady بازدید : 225
تو گورت بمون لطفا.من دارم حال میکنم:دی
زیر تریلی هم رفتی دستت دردنکنه.جات پره اینجا.
_:باز خوابت اومد دری وریی گفتی؟
_:گم شو:)
بدی رو از کسی یاد گرفتم که همیشه میخندید...
خوبی رو از کسی یاد گرفتم که همیشه اخم میکرد...
خدایا چقدر درهمن آدمات.
خیلی دلم میخواد تو تلافی دل شکستنامو کنی.
قشنگ حالشونو بگیر...من که زورم نمیرسه:دی
تقابل عشق و منطق...
برچسب : نویسنده : centurylady بازدید : 223